رییس پژوهشکده امور اقتصادی وزارت اقتصاد بیان داشت: گفتند کشوری در رشد و توسعه موفق است که بتواند یک مزیت داشتهباشد اما مزیت اکتسابی، نه مزیت مبتنی بر منابع که مثلا مبتنی بر نفت است. دانش بنیان هم به عنوان قید دوم به آن اضافه شد. لذا با توجه به این بحث چرخه کالا میگویند شما باید بروید در لبه علم و فناوری یک مزیت نسبی ایجاد کنید، 4،5 سال از آن استفاده کنید سپس آن را از دست خواهید داد. لذا باید در مرز دانش مزیت نسبی جدید ایجاد نموده و همین طور جلو بروید.
اعطای رانت به شرکتهای دانش بنیان به بهره وری منتج نمیشود
در ادامه نشست علیرضا باباخان مدیرعامل صندوق پژوهش و فناوری استان البرز با طرح این سوال که ما چطور به این رسیدیم که باید بر دانش بنیان شدن تاکید کنیم، گفت: پس از گران شدن نفت در سال 53 و 54، یک عقب ماندگی در کشور احساس کردیم و برای جبران عقب ماندگی سیاستهای مختلفی در کشور اتخاذ شد. یک زمانی شرکتهای بزرگ مدنظر قرار گرفتند، بعد شرکتهای کوچک، سپس بنگاههای زودبازده و … . این حرکتهای مختلف نشان میدهد که همواره کار شتابزدهای برای کاهش فاصله کشور با سایر کشورهای توسعه یافته مدنظر سیاستگذاران بوده و همیشه این تصور وجود داشتهاست که ما اگر عناوین را اصلاح کنیم میتوانیم این عقب ماندگی را کاهش دهیم.
دانش و فناوری ابزار افزایش بهره وری، سودآوری و رقابت پذیری است
تاجیک با بیان این که آنچه ما در حال حاضر در صحنه اقتصاد دانش بنیان داریم تنها بخشی از اقتصاد دانش بنیان است، گفت: درواقع تعداد زیادی شرکت دانش بنیان در کشور وجود دارد اما اقتصاد ما هنوز دانش بنیان نشدهاست. براساس آمارهای معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، حدود یک ماه پیش هفت هزار و 64 شرکت دانش بنیان در کشور ثبت شدهبود در حالی که این تعداد امروز به هفت هزار و ۳۸۳ رسیدهاست. ۳۱۹ شرکت در همین یک ماه به فهرست شرکتهای دانش بنیان اضافه شدهاند.
در بخش دیگری از نشست سپهر قاضی نوری استاد تمام سیاستگذاری علم و فناوری دانشگاه تربیت مدرس با طرح این سوال که اصلا ما چرا به دنبال اقتصاد دانش بنیان هستیم، گفت: تولید ثروت و رفاه و اشتغال به ویژه اشتغال برای افراد با تحصیلات بالا که خیلی گرانقیمتتر است، در اقتصادهای دانش بنیان اتفاق میافتد. یعنی کشورها با اقتصاد دانش بنیان ثروتمند میشوند. حال اگر قرار است از بخشهای معمولی بیمه و مالیات و … بگیریم و از شرکت دانش بنیان اینها را نگیریم و یک پولی هم به آن بدهیم چه فایدهای دارد؟ ما میخواستیم این شرکتها باری را از دوش اقتصاد بردارند نه این که باری بر دوش دولت شوند.
وی تصریح کرد: پیشنیاز دانش بنیان شدن تدوین سیاست صنعتی است. تا زمانی که ندانیم در چه صنعتی میخواهیم پیش برویم، چطور میخواهیم در آن صنایع فناوری را کسب کنیم و بهره وری را ارتقا دهیم؟ تا سیاست صنعتی وجود نداشتهباشد، حرف از دانش بنیان زدن به مفهوم شرکت دانش بنیان تقلیل پیدا میکند. خود شرکت دانش بنیان هم نیاز به بازنگری دارد.
وی افزود: براساس تجربه دنیا، در کنار بهبود شاخصهای کلان اقتصادی و فضای کسب و کار دولتها یک سری مداخلاتی در امور بنگاهها دارند. این مداخلات نیز از جنس برچسب زدن دانش بنیان و غیر دانش بنیان نیست. از این جنس است که دولت کمک کند که بنگاهها بتوانند فناوری را کسب کنند. یکی از راههای اکتساب فناوری هم منابع خارج از کشور است.
وی در تشریح دلیل دانش بنیان نشدن اقتصاد کشور تاکنون گفت: در ادبیات تجارت خارجی موضوع چرخه کالا مطرح میشود، هر کالایی یک چرخهای دارد. مثلا در دهه 90 ژاپن حدود 2 میلیارد دلار در بحث نیمه رساناها سرمایهگذاری کرد و شرکتهای آمریکایی را از ورود به این حوزه نهی کرد و با یک پیوست فرهنگی که برای این موضوع در نظر گرفته شد، خروجی آن فلش مموریهایی شد که ما الآن استفاده میکنیم. خود آنها گفتند که وقتی چنین مزیتی برای ما ایجاد شد به سرعت چین و جاهای دیگر این مزیت را از ما میگیرند و مزیت نسبی ما از بین میرود. این جا بود که مزیت اکتسابی دانش بنیان مطرح شد.
وی ادامه داد: اقتصاد دانش بنیان کمک میکند که مزیت اکتسابی دانش بنیان و چرخه کالا شکل بگیرد و شکل گرفتن این مزیت اکتسابی یعنی ارتباط مستمری بین فضای تولید دانش یعنی دانشگاه و مراکز آموزشی و پژوهشی با صنعت و کشاورزی و بخشهای تولیدی باید شکل بگیرد و در این فضا به صورت پویا و زنده و مرتب بتوانیم در چرخه کالا جلو برویم.
به گزارش مجله خبری کار و تعاون، در این نشست سعی شد تا ضمن نقد تعاریف و وضع موجود زیست بوم دانش بنیان، تعاریف جدید و دقیق تری با توجه به ارتباط اقتصاد دانش بنیان و مفهوم بهره وری ارائه شود و مسیر تحقق رشد اقتصادی با تکیه بر دانش تشریح شود.
باباخان ادامه داد: بسیاری از شرکتهایی که میخواهیم با آنها درمورد بهره وری حرف بزنیم، در الفبای کنترل هزینهها، کنترل کیفیت محصولات و امور عادی شرکتداری خودشان هم ماندهاند. در همین شرکتها یک محصول که سالها روی آن کار شده را به اسم دانش بنیان ثبت میکنند و شرکت دانش بنیان میشود در حالی که سالها با یک شرکت بهره ور و دانش بنیان به معنای واقعی فاصله دارد. یکی از مداخلاتی که دولتها در جهان میکنند، آموزش روشهای نوین مدیریتی و توانمندسازی شرکتها در راستای کنترل هزینهها و اداره شرکت است. این سیاستگذاریهای کلان و همچنین مداخلات هوشمند دولت اگر به درستی صورت گیرد اساسا نیازی به صندوق نوآوری و شکوفایی و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری نیست.
به گفته وی، بیش از 95 درصد شرکتهای دانش بنیان ما پایه فناوری شان مهندسی معکوس بودهاست. این هم هزینهها را خیلی افزایش میدهد هم این که هرگز شرکت مهندسی معکوس کننده به شرکت اصلی تولیدی نمیرسد. مساله بعدی که دولتها کمک میکنند، انتشار فناوری است تا سایر شرکتها که این فناوری را ندارند بتوانند از آن استفاده کنند. این جا دولت میتواند سیاستهایی اتخاذ کند که شرکتهای بزرگتر بتوانند با اتصال به شرکتهای کوچک مسالهشان را حل کنند.
با افزایش کمی شرکتها، اقتصاد دانش بنیان نمیشود
وی خاطرنشان کرد: شرکتهای دانش بنیان عمدتا تبدیل به کارمندان دولت شدهاند و با تغییر معاون علمی نیز نمیشود به این شرکتها پول نداد. اگر حمایتهای دولت برداشته شود بیش از 90 درصد از شرکتهای دانش بنیان نمیتوانند دوام بیاورند. این شرکتها وابسته به اقتصاد نیستند بلکه وابسته به دولت اند. بهره وری از جنس درآمدزایی است. تا وقتی که نگاه ما به شرکت های دانش بنیان این است که پول بدهیم و اتفاقی بیفتد اتفاقی رخ نخواهد داد و شرکتهای دانش بنیان به اقتصاد وصل نمیشوند.
وی ادامه داد: آنچه امروز در کشور دیده میشود، اقتصاد دانش بنیان صرفا به مثابه چند شرکت دانش بنیان یا صرفا تمرکز بر حوزه های با فناوریهای پیشرفته (High Tech) بودهاست. یکی از رویکردهای مهمی که توسط مقام معظم رهبری نیز مورد تاکید قرار گرفته و توسط برخی کارشناسان دنبال میشود، اقتصاد دانش بنیان به مثابه ارتقای بهره وری است. درواقع با این تعبیر، در هر حوزهای که میگوییم دانش بنیان عمل شود، یعنی قرار است بهره وری در آن بخش افزایش یابد. به بیان دیگر درآمدها افزایش و هزینهها کاهش یابد تا صرفه اقتصادی آن حوزه بالاتر رود.
در بخش دیگری از نشست محمدمهدی تاجیک کارشناس اندیشکده اقتصاد مقاومتی گفت: در اندیشکده اقتصاد مقاومتی تمرکزمان بر حل مسائل اساسی اقتصاد کشور با رویکرد اقتصاد مقاومتی است. ذیل این گفتمان به این نتیجه رسیدیم که با ایجاد فضای گفتگو میان کارشناسان و صاحبنظران میشود به سمت حل کردن بسیاری از مسائل اقتصادی کشور حرکت نمود. لذا به عنوان «گفتگوهای مسیر پیشرفت» رسیدیم که دو سه سالی است ذیل
آن رویدادهایی همچون همایش سالانه اقتصاد مقاومتی، کرسیهای آزاداندیشی، گعده دانشجویی و سلسله نشستهای تخصصی را برگزار میکنیم. در سلسله نشست «اقتصاد دانش بنیان؛ چیستی، موانع و الزامات» سعی داریم به ابعاد گوناگون موضوع اقتصاد دانش بنیان بپردازیم.
توکلی با بیان این که شاید ما در خیلی از حوزه ها کمیت گرا شدیم، گفت: تعداد شرکتها، تعداد دانشگاهها، تعداد مقالات علمی زیاد شده اما خروجی مطلوبی حاصل نشدهاست. مثلا کیفیت خودروهای ساخت داخل ما خوب نیست. شاخصی وجود دارد به نام شاخص کار شایسته: این شاخص ترکیبی از سه شاخص ورودی، فرایند و نتیجه است. میگویند که کشورها در یک موردی سرمایه گذاری میکنند، فرایندهایشان را اصلاح میکنند و خروجی میگیرند. درواقع کشوری موفق است که سرمایهگذاریهایش به نتیجه رسیدهباشد. ما سرمایهگذاری خوبی در بحث دانش بنیان انجام دادیم، یعنی ورودیها زیاد شده اما فرایند اتصال تولید و دانش، شکل نگرفته و خروجی هم خیلی ملموس حاصل نشدهاست.
در ابتدای نشست محمدجواد توکلی رییس پژوهشکده امور اقتصادی وزارت اقتصاد گفت: در چند دهه گذشته یکی از کلیدواژههای تکراری در برنامههای توسعه این بودهاست که میخواستیم بخش زیادی از رشد اقتصادی کشور را از ناحیه افزایش بهرهوری داشتهباشیم ولی معمولا این هدف تحقق پیدا نکرده و به یک کلیشه دربرنامههای توسعه تبدیل شدهاست.